آروشاآروشا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نی نی من

آروشای گلم در آستانه شش ماهگی

1392/2/18 1:11
نویسنده : مادر
734 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم این روزها حسابی شیطنت میکنی. امروز که دارم این پست رو واست می نویسم تنها 11 روز دیگه با شش ماهگی فاصله داری. و من هر روز غمگین تر از اینکه مرخصی شش ماهه زایمانم تمام میشود و متاسفانه کم کاری یه عده ای باعث شد مرخصی 9 ماهه شامل حالم نشه و باید 10 روز دیگه برگردم سرکار. درست روزهایی که تو به اوج با مزه گی رسیدی. مدام دمر میفتی و دوست داری اشیا و اسباب بازیهات رو از روی زمین برداری اما نمیتونی و وقتی میخواهی سینه خیز بری به عقب حرکت میکنی. الهی من قربونت برم.

الان چند روزه گذاشتمت توی روروئک اولش خیلی تعجب میکردی اما الان دوست داری و بیشتر با اسباب بازیهای جلوی روروئکت بازی میکنی.

امروز 4 روزه که برات غذای کمکی رو  شروع کردم. یعنی دو هفته زودتر از شش ماهگیت. چون یه مامان کارمند مجبوره زودتر به نی نیش غذا بده تا وقتی که رفت سرکار نی نیش گرسنه نمونه خدای نکرده. فرنی رو که خیلی دوست داری . چون با شیر خودم واست درست میکنم. اما لعاب برنج رو با اشتهای کمتری میخوری.

یکی از کارهایی که این روزها میکنی و ما عاشقت میشیم. بلند خندیدن و قهقهه زدنه. من و بابایی که باهات بازی میکنیم بلند بلند میخندی از ته دل. عاشق خنده هاتیم من و بابات عزیزم. این روزها وقتی هم که میذاریمت توی گهواره ات با عروسکهای آویز گهواره کلی حرف میزنی و تلاش میکنی تا بگیریشون وقتی که گیرشون میندازی انقدر میکشیشون که کنده میشن از جاشون طفلکی ها.

الان تنها آرزوم اینه که کاش سه ماه دیگه می تونستم پیشت بمونم . و ناراحتیم از اینه که چرا نشد. چون تو متاسفانه آلرژی داری و نتونستی شیرخشک مخصوص رو بخوری چون بدمزه بود. و فقط شیر مامانی رو میخوری. حالا مامانی همه فکرش اینه که در نبودش دخترش چی بخوره. اما دخترم قول بدم حتی اگه سرکار برم خیلی زود برگردم خونه. تا ظهر بیشتر نمی مونم. آخه من یه نی نی ناز توی خونه دارممم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی من می باشد