آروشاآروشا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نی نی من

آروشای ما شش ماهه شد

1392/3/9 18:29
نویسنده : مادر
1,024 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عزیزم امروز که دارم خاطرات شش ماهگیت رو می نویسم شما دقیقا شش ماه و یازده روز سن داری. دختر گلم قبل از شش ماهگی روز ٢٣ اردیبهشت برای اولین بار سینه خیز به سمت جلو رفت. و سینه خیز رفتنش هم به خاطر برداشتن کنترل تلویزیون بود و تونست کنترل رو برداره و توی دستاش بگیره. من و  بابایی کلی هیجان زده شدیم. آخه قبلا همش به سمت عقب سینه خیز میرفتی.هورا

واکسن شش ماهگی رو هم روز ٢٨ اردیبهشت برات زدیم چون قرار بود از ٣٠ اردیبهشت مامانی بره سرکار. واسه همین یه روز زودتر واکسنت رو زدیم که من پیشت باشم. یه کوچولو تب کردی اما خدا رو شکر زود خوب شدی.

از کارهای مهمی که توی این ماه کردی این بود که ٤ خرداد یعنی درست زمانی که ٥ روز بود که وارد ماه هفتم زندگیت شده بودی تونستی بدون کمک روی مبل بشینی. من که انقدر ذوق زده شده بودم به همه اطرافیان زنگ میزدم. اما خوب هنوز نمیتونی روی زمین بدون کمک بشینی و باید حتما تکیه گاه داشته باشی. قربونت برم.

گاهی وقتها خودت با خودت شروع میکنی به حرف زدن. دستهات رو مدام باز و بسته میکنی و بهشون نگاه میکنی و حرف میزنی. من که نمیدونم چی میگی فقط هی میگم عاشقتم دخترم.

این روزها لثه هات به شدت میخارن و تو همش سعی میکنی با گرفتن لب پایینیت بین لثه هات از خارششون کم کنی. ما شاالله به این همه هوش و ذکاوت . اینم یه عکس از دخملی گلم وقتی که داره لبش رو گاز میگیره.

arosh

این روزها که من برگشتم سرکار و کارم هم به بخش جدیدی منتقل شده. تا ساعت 2 که برگردم خونه تو پیش مادرجون می مونی. مامان مامانی. خیلی دوستت داره و برات خیلی زحمت میکشه تا من بیام خونه. البته من در هفته سه روز پیشتم ونمیرم سرکار. چهار روز هم که پیش مادرجونی. قرار شده از این هفته هم یک روز پیش بابایی بمونی. باباگلی آنقدر دوستت داره که میخواد از کارش مرخصی بگیره و بمونه پیش دخمل خوشگلش. تو دوست داشتنی ترین موجود زندگی من و بابایی آروشا.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی من می باشد