آروشاآروشا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

نی نی من

آروشای 22 ماهه

1393/7/14 10:22
نویسنده : مادر
670 بازدید
اشتراک گذاری

توی  ماه گذشته من و آروشا روزهای سختی رو داشتیم. دلیلشم از شیر گرفتن دختر گلم بود. از اواسط شهریور ماه تصمیم گرفتم آروشا رو تدریجا از شیر بگیرم اما چون خیلی وابسته بود مقدور نشد و هفته آخر شهریور ظرف مدت سه روز از شیر گرفتمش. اما واقعا براش سخت بود و هنوزم بعد از گذشت حدود 20 روز اخلاقهای عجیبی پیدا کرده و بهونه گیریهاش تمومی نداره. راستش رفتارهاش این روزها حس خوبی بهم نمیده اینکه انقدر با من لجبازی میکنه و خصوصا طرف لجبازیش منم یه کم آزارم میده. و هزار تا فکر میاد سراغم که نکنه مادر خوبی براش نبوده باشم و این عکس العملها نتیجه اینه که از سن کم دخترم به محل کارم برگشتم. غمگین یه دوستی بهم گفت این رفتارهاش طبیعیه چون فکر میکنه مامانش دیگه دوستش نداره که بهش شیر نمیده. به خصوص اینکه شما شاغلی و ساعتی از روز هم کنارش نیستی. این حس رها کردن و شیر ندادن یکباره هضمش براش سخته. بهش بیشتر توجه و محبت کنی درست میشه. توی تعطیلات عید قربان که سفر شمال رفته بودیم انقدر اونجا اذیتمون کرد و توی راه گریه کرد که واقعا پشیمون شدیم. من تمام سعیم اینه که بتونم روش فرزندپروری درست رو پیش بگیرم هر جند برای یه مادر پرمشغله مثل من یه مقدار سخته اما من تمام تلاشم رو میکنم. امیدوارم خداوند کمکم کنه و بتونم موفق بشم.

اما از اتفاقهای خوب دو ماه گذشته آروشا رفتن به دو تا عروسی بود. یکی عروسی دوست علیرضا و دومی عروسی خواهر زاده گلم. آروشا اونجا هم کلی شیطنت کرد و من مجبور بودم با اون کفشهای پاشنه ده سانتی یک سره دنبالمش بدوم . دخترم لباس عروس پوشید و کلی هم بهش میومد. اینم عکسهاش:

چیزی که در مورد آروشا خیلی خوبه سرعت یادگیری کلمات و جملات هست. بطوری که چهارشنبه گذشته که آوردمش توی اتاق جدیدم توی اداره همکارهام تعجب کردن از اینکه یه بچه زیر دو سال انقدر خوب صحبت میکنه. این روزها کاملا جمله میگه. جملات سه یا چهار کلمه ای مثل: من سوگلل دوست دالم. من مرغابی موخولم. بازم میخوام بخولم. دیگه نبلش. مامان غاذا میخواستم. باباجون کجا لفت. و از این قبیل جملات زیاد میگه. به شعر خوندن علاقه پیدا کرده و شعرهای کارتونهاش رو به زبون خودش میخونه اونم با حرکات موزون. ! فلش کارتهای مقدماتی رو کاملا بلده و همشون رو درست تلفظ میکنه. تا چند روز پیش به ر میگفت ل اما الان اونم درست میگه البته گاهی همچنان میگه ل .

انقدر با مزه خاله بازی میکنه. مثلا عروسکش رو میذاره رو مبل. بعد روسری سرش میکنه به عروسکش میگه عسل بخواب . خوب. بعدم میدوه میره مثلا سرکارش یا آشپزخونه. بعد از مدتی برای عسل غذا میاره. بهش میگه بخول خوب. بعد بغلش میکنه و بهش محبت میکنه. خلاصه دخترم اانقدر شیرینه که بجای شیرینی میشه خوردش. بوس

متاسفانه روند دندون درآوردن آروشا متوقف شده و دکترش به آمپول ویتامین دی و شربت کلسیم داده . الان نزدیک بیست روز هست که شربتش و شروع کردیم اما فعلا خبری از دندون نیست. احتمالا مجبور بشیم آمپولش رو هم بزنیم.

اینم دختر خوشگل ما که برای اولین بار رفته نمایش. نمایش خرگوشک با آبنبات هویجی 

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی من می باشد