آروشاآروشا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نی نی من

جشن تولد زنبور کوچولو

1392/9/6 10:40
نویسنده : مادر
3,530 بازدید
اشتراک گذاری

چون روز تولد دختر قشنگم چهارشنبه بود من و بابایی تصمیم گرفتیم تولد دخملمون رو روز جمعه که تعطیله برگزار کنیم. از طرفی چون هم خونمون کوچیک بود و هم مهمونهامون زیاد بودن تصمیم گرفتیم که جشن رو در روز متوالی برگزار کنیم. البته اولش قرار بود فقط جمعه مهمونی فامیلی باشه که یهویی بابایی پیشنهاد داد که شنبه شب هم دوستامون رو دعوت کنیم . که اتفاقا خیلی هم بهمون خوش گذشت. اما خداییش دو شب پشت هم جشن تولد گرفتن سخت بود اما به یاد موندنی و دوست داشتنی.

آروشا هم که با لباسش حسابی خوشگل شده بود. اینم زنبور کوچولوی ما:

arosha

 

اینم عکسهای تزیینات تولد زنبوری آروشا جونی . که تعدادیش رو موسسه نی نی نیک زحمت کشیدن و تعدادی هم حاصل کار خودم و علیرضای عزیزمه.

اول ریسه هپی برزدی و ریسه اسم:

r

ساعت تولد هم که از دور توی هر دو عکس مشخصه.

a

ریسه عدد یک که خودم درست کردم. به همراه زنبورک های تزیینی که اینا هم حاصل کار خودمه.

 

q

اینم عدد تولد

h

ریسه عکس :

r

اینم ریسه عمودی بود که بابایی زیگزاگی نصبش کرده

t

ریسه های عمودی زنبوری که جلوی درب ورودی نصب کرده بودیم و با باز و بسته شدن درب هی تکون میخوردن.

i

اینم بادکنک فویلی زنبوری که واسه خودش ماجراهایی داره. روز چهارشنبه ٢٩ آبان که رفته بودیم واکسن یک سالگی آروشا جونی رو بزنیم. از نت شماره شرکتش رو برداشته بودم بهشون زنگ زدم که بریم تحویل بگیریم اولش گفتن نداریم تموم شده بعدش گفتن یکی دو تا مونده بیایید. حالا بارون هم شدید گرفته و من و آروشا و باباجون دو سه ساعتی به خاطر همین بادکنک توی ترافیک موندیم. اما خداییش خوشگله. دوستش دارمقلب

 s

و اما قسمت خوشمزه تولد . منوی شام. که خودم و بابایی همه رو درست کرده بودیم.

شب اول: سالاد الویه زنبوری ، چیکن استروگانف، باقلا پلو با گوشت و دسر ژله بستنی و ژله و پودینگ زنبوری!

q

a

k 

       l

p   u

o 

 

و اما کیک زنبوری تولد شب اول:

k

 

از شام تولد شب دوم با دوستامون متاسفانه عکسی در دست نیست. چون خیلی هول هولکی شد

اما منوی شام : الویه زنبوری، بیف استروگانف و پیتزا پرپروک بود.چشمک آخه مامانی خسته شده بود و امکان درست کردن غذا به جز بیف رو نداشت. بابایی هم زحمت کشیدن و از بیرون شام سفارش دادن.

اما خوشبختانه از کیک شب دوم عکس داریم:

t

اینم کیک زنبوری شب دوم تولد.

البته نا گفته نماند من و بابایی هم زنبور شده بودیم. با لباسهای زرد و مشکی. اینم لاک زنبوری مامانی و شکلات زنبوری که گیفت دادیم به مهمونها:

 

m

و برگه یادگاری خانم خانمها که کلی یادگاریهای خوشگل مهمونها براش نوشتن:

t 

 

کادوها هم از این قرار بود:

١- مامان و بابایی آروشا:یک سکه تمام بهار آزادی

٢- مادرجون(مامان مامانی):١٠٠ هزار تومان

٣- مامانی و بابایی (والدین بابایی):١٠٠ هزار تومان بعلاوه یه دسته گل زیبا واسه دخملم

٤- خاله جون : ١٠٠ هزار تومان بعلاوه یه جعبه شکلات خوشمزه واسه دخملم

٥- عمه بزرگه: ٥٠ هزار تومان

٦- عمه وسطی: ٥٠ هزار تومان

٧- عمه کوچیکه:٣٠ هزار تومان

٨- مادر بزرگ مادری بابایی :٢٠ هزار تومان

٩- عمو پوریا وخاله مینو: یه سویشرت شلوار خوشمل با کلاه و پاپوش و دستکش

١٠- عمو کاظم و خاله سعیده: یه پالتو شنلی خوشمل که خیلی هم خوشرنگه

١١- عمو محمد : یه سارافون و زیر سارافونی خوشگل

١٢- عمو امین : عروسک پوووووو

١٣-پارسا کوچولو: عروسک نی نی لالا

١٤- یکی از دوستای مامانی هم که توی تولد نبود یه کارت هدیه ٥٠ هزار تومانی برای آروشا فرستاده.

١٥- دختر عمه مامانی هم که ناهار مهمونمون بودن یه بلوز شلوار صورتی

دست همگی درد نکنه. خیلی زحمت کشیده بودن و ما رو شرمنده کردن.

انقدر شب دوم شادی کردیم و سر و صدا کردیم. که همسایمون فرداش میگه یعنی شما میخواهید هفت شب و هفت روز واسه تولد دخترتون جشن بگیرید.؟!!!!! منم گفتم بله چرا که نه!  

 

 به هر حال هر دو شب تولد آروشا جون به خوبی و خوشی برگزار شد . خدا رو شکر. اینم زنبورک من با پاپوش های زنبوریش بدون بال و در حال بررسی لیوان زنبوری:

y

[i

و اما برای دخترم قشنگترین و بهترین بهانه زندگیم:

آروشا جونم ، درخشان و باهوشم ، تمام زندگیم من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم که تو خلق شده ای برای من و بابایی تا زیباترین لحظه ها را برایمان بسازی و یک ساله که اینکار رو کردی. و ما وظیفه داریم تمام تلاشمون رو بکنیم تا برای تو زیباترین آینده رو بسازیم. امیدواریم ما هم مثل تو موفق بشیم دخترکم. الهی جاده زندگی تو همیشه هموار باشه و آسمانش همیش صاف و دریای دلت همیشه آرام و زلال باشه مثل کودکیت و هیچ وقت از دنیا خسته و رنجیده نشی. تولدت مبارک عزیز دلمقلب

در آخر هم دوست دارم از همسر عزیزم که توی هفته گذشته واقعا کمکم کرد تشکر کنم. آروشا بابای مهربونی داره که باید قدرش رو بدونه. چون اونقدر فهمیده است که هیچ وقت من رو توی یکسال گذشته تنهام نذاشته. همیشه توی همه سختی ها و بیماری های آروشا همراهم بوده و حتی یک بار من آروشا رو تنها دکتر نبردم. با کارمند بودنم کنار اومده و گاهی از کارش میزنه تا من اذیت نشم. اینکه میگن جای هیچکس رو هیچکس دیگه نمی تونه پر کنه همینه. جای علیرضا رو هیچکس نمی تونه توی دلم و زندگیم پر کنه و برای من انقدر عزیزه که دوست دارم هیچ وقت از زندگی رنجیده نشه و اگر هم رنجشی باشه برای هر دومون باشه تا بارش روی دوش عزیزترینم سنگینی نکنه.

میدونم این روزها فشار کارش زیاده و امیدوارم اون موفقیتی رو که میخواد براش اتفاق بیفته.

علیرضا ی خوبم امیدوارم به همه آمال و آرزوهات برسی و من و دخترم هم همیشه از گرمای وجودت بهره مند باشیم و در کنار هم زندگی خوب و خوشی داشته با شیم.

پسندها (3)

نظرات (1)

مامان آیدین
4 آذر 92 23:50
سلام مامانی خوب هستین تولد آروشا جون مبارک ایشالله 120 سالگیش به آیدین منم سری بزنید خوشحال میشیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی من می باشد